Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ناطقان»
2024-04-27@15:52:00 GMT

سحر تبر: توبه‌نامه نوشتم

تاریخ انتشار: ۲ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۴۱۴۶۳۰

سحر تبر: توبه‌نامه نوشتم

فاطمه خویشوند دختر ۱۹ ساله‌ روزی از سحر تبر بودن لذت می‌برد اما حالا انگار سحر تبر بودن برایش جذاب نیست. زندان برایش کابوس است، دلش نمی‌خواهد دیگر به آنجا برگردد! ناطقان:  همین سحر تبر بودنش دردسرهای زیادی برای او درست کرده بود. هر چند در ابتدا شهرت او به خاطر گریم های عجیب و غریب و وحشتناکش برای او و مخاطبان جذاب بود؛ اما این جذابیت دوامی نداشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سحر تبر دنبال راهی می گشت تا دراوج شهرت بماند. حالا در کنار معروفیت به محبوبیت هم فکر می کرد که این بار سر از زندان درآورد و حالا می گوید فاطمه بعد از آزادی از زندان با سحر تبر دنیای مجازی فرق کرده تا جاییکه دوست دارد سحر تبر از خاطره ها و فضای مجازی حذف شود ....


فاطمه از سحر تبر بگوید

من فاطمه خویشوند هستم که در گذشته معروف به سحر تبر بودم.امروز به رکنا آمدم تا در مورد ابهامات پرونده ام توضیح بدهم.از هم سن و سالان خودم که این گزارش را می بینند تقاضا دارم چند دقیقه توصیه های من را گوش کنند.همچنین دلم می خواهد در ابتدای صحبتم همه مخاطبان این را بدانند که من به تقاضای خودم به اینجا - رکنا- آمدم و دلم می خواست این مصاحبه را انجام بدهم.

فاطمه، تو می دانستی کارهایی که انجام می دهی چنین اتهاماتی به تو وارد می کند؟
نه به هیچ وجه نمی دانستم اعمال و رفتارم جرم محسوب می شود و کارهای من از روی هیچ قصد خاصی نبود.از اشتباهاتم واقعا پشیمانم.

وقتی متوجه شدی که این رفتارهایی که در فضای مجازی انجام دادی جرم بوده چه احساسی داشتی؟
مسلما خیلی ناراحت شدم.اما در قلبم این باور را داشتم که خدا کمکم می کند و مورد بخشش و عفو قرار می گیرم.

فکر می کردی بازداشت تو چقدر طول بکشد؟
هیچ تصوری نداشتم.فقط امیدوار بودم زودتر تمام شود.

چند روز است که آزاد شدی؟
۲۲ آذر ماه با تلاش های وکیلم و مساعدت قاضی دادگاه به قید وثیقه آزاد شدم. تا تعیین تکلیف دادگاه فعلا آزاد هستم.

فاطمه ای که به زندان رفت با فاطمه ای که الان آزاد شده است چه فرقی دارد؟
این مدت در بازداشت فرصتی بود که به رفتار اشتباه خودم فکر کنم.دلم می خواهد الان در کنار خانواده ام زندگی عادی ای داشته باشم.

در زندان به چه چیزهایی فکر می کردی؟
به خیلی چیزها فکر می کردم.مثلا به این فکر می کردم که از زندان که بیرون آمدم به فقرا و زندانیان کمک کنم.فکرش را نمی کردم یک روز در زندان گرفتار شوم آن هم برای مدت طولانی.در زندان خیلی وقت ها فکر می کردم که فعالیت های من در اینستاگرام ارزش این رنجی که می کشم ندارد.پدر و مادرم هم خیلی اذیت شدند.ارزشش را نداشت.

پدر و مادرت مخالف بودند تو سحر تبر باشی؟
بله ولی من آرزوی معروفیت داشتم و حتی آنها را تهدید به خودکشی می کردم. از کودکی رویای شهرت داشتم اما راهی که انتخاب کردم غلط بود.

اگر برگردیم به روزی که تصمیم گرفتی سحر تبر باشی،چه راهی را انتخاب می کنی؟
آرزو می کردم سحر تبر نباشم.و معروف هم نبودم.یا لااقل اگر مشهور بودم از راه درست مشهور می شدم.

تجربه سحر تبر بودن تجربه خوبی بود؟
در ابتدا خیلی خوشایند بود.اما الان که تاوان آن را پس دادم از آن خیلی پشیمانم.

وقتی خبر آزادی ات را شنیدی چه حسی داشتی؟
انگار بال در آوردم.حس خیلی خوبی داشتم اصلا نمی دانستم زمان آزاد شدنم چه وقت است.

به عنوان انسان مشهور وارد زندان شدی.تو را شناختند؟
بله شناختند اما من اصرار می کردم من را به نام سحر تبر صدا نزنند.بعد از مدتی هر قدر به سحر تبر بیشتر فکر کردم، بیشتر از کار خودم پشیمان شدم.من کارهایی کرده بودم که با قوانین کشور متضاد بود و داشتم مجازات می شدم.

وقتی فهمیدی حکم ۱۰ سال زندان داری اولین تصویری که در ذهنت نقش بست چه بود؟
برای پدر و مادرم خیلی ناراحت بودم.فکر می کردم چطور می توانند تحمل کنند؟خیلی آنها را اذیت کردم و دوست دارم جبران کنم.

سحر تبر بیشتر با چه چیز معروف شد؟
با گریم های عجیب.خیلی ها نمی دانستند گریم و فوتوشاپ است و فکر می کردند چهره خودم است.

چه شد که کارکتر سحر تبر با آن شکل و شمایل به وجود آمد؟
شخصیت کارتون عروس مردگان را خیلی دوست داشتم و دلم می خواست شبیه او باشم.برای همین با برنامه های کامپیوتری و گریم سعی داشتم شبیه او باشم.برای همین نرم افزار های کامپیوتری را نصب کرده بودم و کم کم استفاده از آن را یاد گرفتم.گاهی هم کارم خیلی خوب نبود اما تا حدی که می خواستم افکت های لازم را انجام می دادم.

نظرت نسبت به بازتاب رسانه ها درباره سحر تبر چه بود؟
وقتی جهانی شدم خوشحال نشدم من برای داخل ایران بودم حتی وقتی مخاطبانی از کشورهای خارجی من را فالو کردند پیام می دادم که از خارج کشور چه کسانی در پیج هستند و افرادی زیادی را بلاک کردم.من شهرت می خواستم اما در نه در حد جهانی.

فاطمه فعلی قرار است چه باشد که می گویی دلم نمی خواهد سحرتبر باشم؟
نمی خواهم متفاوت باشم.علاقه به تفاوت برای من بد شد.الان دلم می خواهد مثل مردم عادی کار و زندگی کنم و ادامه تحصیل دهم.

اولین باری را که با فضای اینستاگرام آشنا شدی یادت هست؟
عده ای از شاخ های مجازی را شناخته بودم و به این فکر بودم که می شود مثل آنها بود.اما فکرش را نمی کردم در اینستاگرام این همه معروف شوم.

احتمال دارد باز سحرتبر به فضای اینستاگرام برگردد؟
گفته بودم برنمی گردم.اما اگر هم برگردم فقط برای انجام کارهای خیر و کمک به فقرا و بچه های یتیم از آن استفاده می کنم.دیگر شهرت را دوست ندارم و دنبال هیجان نیستم.

دلتنگ اینستاگرام شدی؟
به هر حال فضای مجازی است که اگر استفاده درست را افراد بلد باشند بد نیست.

سحر تبر برای عده ای الگو بودی.برای آنها چه حرفی داری؟
از لحاظ موقعیت اجتماعی از من درس بگیرند.نه تنها به خاطر زندان رفتن،بلکه جایگاه فرد در جامعه هم پایین می آید.

گفته بودی خودم هم دیگر سحر تبر را دوست نداشتم.چرا این حرف را زدی؟
چون کامنت های مردم و برخورد آنها من را پشیمان کرده بود.انتقادها و برخوردها و نظرات منفی خیلی زیاد شده بود.دلم می خواست مردم دوستم داشته باشند.

از فضای مجازی چه می خواستی؟
من فقط معروفیت را می خواستم و رسیدن به شباهت زیاد به کاراکتر عروس مردگان ! در آمد هم داشتم اما واقعا زیاد نبود.

گفته می شود بیماری روحی داری؟!
من از مدت ها قبل مبتلا به بیماری دو قطبی بودم.من دلم می خواهد در آینده مادر شوم و باید اول درمان شوم.برای درمان هم هر کاری لازم باشد انجام می دهم.

تصور برگشت به زندان برایت چطور است؟
برایم مثل کابوس است.من وقتی در زندان بودم با سختی هایی که کشیدم این را هم فهمیدم که رئیس قوه قضائیه راه بازگشت را برای کسانی که واقعا پشیمانند باز می گذارد.امیدوارم رافت اسلامی شامل حالم شود.توبه نامه ای هم تنظیم کردم که به دست ایشان می رسانم.

منبع: تابناک برچسب ها: سحرتبر ، ناطقان ، توبه ، زندان

منبع: ناطقان

کلیدواژه: سحرتبر ناطقان توبه زندان دلم می خواهد فکر می کردم فضای مجازی سحر تبر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت nateghan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ناطقان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۴۱۴۶۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خسرو حیدری بمب نقل و انتقالات را خنثی کرد

به گزارش ورزش سه، خسرو حیدری مدافع راست سابق استقلال از سال‌های دوران فوتبال خود صحبت کرد و اعتقاد دارد که حضور در سپاهان خاطره‌ای برای او بود که باعث شد پس از بازگشت به استقلال دیگر از این تیم جدا نشود و حتی در آخرین فصل حضور پیشنهاد تراکتور را رد کند تا در استقلال خداحافظی کند.

در ادامه نکاتی از سال‌های طولانی حضور او در استقلال و مسیر رسیدن به این تیم، جدایی از جمع آبی‌ها و خداحافظی در این تیم را مشاهده می‌کنید:

شروع دوران حرفه‌ای با ابومسلم

زمانی که جوانان استقلال بودم برای خدمت سربازی به مشهد رفتم و لیگ برتری شدن ما از فوتبال مشهد و ابومسلم بود و سرمربیگری ام هم از همین شهر شروع شدم، با توجه به اینکه خوشه طلایی داشت به مشهد منتقل می‌شد انگیزه ای شد به این تیم بروم، خاطرات خوبی همراه با جباری در مشهد دارم.

ماجرای بازگشت دیر هنگام به استقلال

من 18 سالم بودم که به ابومسلم رفتم و سربازی ام را تمام کردم، من اشتباه انتخابی داشتم و بعد از اتمام سربازی آقای قلعه نویی من را می‌خواست اما اشتباه کردم و رفتم پیکان، در آن سال فرزاد مجیدی دفاع راست استقلال بود، اگر میامدم احتمال حضور در جام جهانی 2006 هم بود، مشاورهای خوبی نداشتم و به پیکان رفتم و همان سال آن تیم سقوط کرد و به سختی رفتم پاس و 3 سال هم در این تیم بودم، 2 سال پاس تهران با مجید جلالی و دنیزلی کار کردم، چندسالی که دیر رفتم استقلال به دلیل این بود که مشاورهای خوبی نداشتم.

از پیوستن به سپاهان پیشمان شدم

خیلی دوست ندارم راجب یک سال حضور در سپاهان صحبت کنم، یکی از دلایلی که در استقلال خداحافظی کردم این بود که دوست داشتم خاطره حضور در سپاهان را از هواداران استقلال پاک کنم، وقتی به استقلال بازگشتم دیگر به تیم دیگری نرفتم، من از بچگی در استقلال بزرگ شدم و آن زمان هم جوان بودم که به تیم سپاهان منتقل شدم، بعد از اینکه رفتم سپاهان فهمیدم چقدر هواداران روی من حساس هستند، دو سال استثنایی در استقلال داشتم و نزدیک 18 پاس گل دادم که البته آرش خیلی‌هایش را گل نکرد (باخنده)!

بعد از اینکه رفتم سپاهان فهمیدم که اشتباه بزرگی کردم و بعد به استقلال بازگشتم و دیگر از این تیم جدا نشدم و در این تیم خداحافظی کردم.

رد پیشنهاد تراکتور برای حداحافظی در استقلال

سال 98 آخرین سالی بود که برای استقلال بازی کردم و بعد از آن تصمیم گرفتم که بازی نکنم که همون سال آقای زنوزی پیشنهاد حضور در تراکتور را به من داد اما دوست داشتم در استقلال از فوتبال خداحافظی کنم و چون دوست داشتم مربیگری کنم نمی‌خواستم تیم دیگری بروم، خیلی ها به من گفتند چرا اینقدر زود فوتبال را تمام کردی و به آنها گفتم از جوانان استقلال شروع کردم و دوست داشتم همانجا کارم را تموم کنم، این گارانتی هست که اگر از استقلال جدا شوی چند سال می‌توانی در تیم های دیگر خداحافظی کنی، با افرادی مثل علیرضا منصوریان مشورت کردم و خوشحالم که فوتبالم را در تیم محبوب کودکی‌ام تمام کردم.

دیگر خبرها

  • بایدن: زمانی به دنبال خودکشی بودم + بشنوید
  • در اوج تجربه بودم/کاش زودتر می‌گفتند!
  • حماسه باشکوهی که شهید شیرودی رقم زد/در حد امکان وامدار تاریخ بودم
  • اوزونیدیس: به بازیکنانم گفته بودم صبر داشته باشند
  • قهرمانی مس رفسنجان در جام‌حذفی؟ نویدکیا: شانس‌مان را امتحان می‌کنیم!
  • جان تری: تلاش فرگوسن برای انتقالم باورنکردنی بود اما من عاشق چلسی شده بودم
  • ستاره WWE از ای جی استایلز به عنوان حریف رویایی نام برد
  • خسرو حیدری بمب نقل و انتقالات را خنثی کرد
  • دروغ بایدن: راننده ۱۸ چرخ بودم!
  • امروز با حافظ: من این حروف نوشتم چنان که غیر ندانست